منوچهر شیبانی
منوچهر شیبانی در سال ۱۳۰۳ در کاشان به دنیا آمد . پدربزرگش فتح اله شیبانی ـ شاعر دوره ی بازگشت ادبی ـ بود و با میرزاده عشقی نیز دوستی داشت. در سال ۱۳۱۰ با مرگ پدر و ازدواج مجدد مادر برای زندگی نزد پدربزرگ - قوام السطان - و مادربزرگ مادری اش به تهران میرود . او برای ادامه ی تحصیل در سال ۱۳۱۵ به هنرستان شبانه روزی نساجی مازندران در قائمشهر میرود و سرودن شعر را از همان سالها آغاز میکند و شعرـ البرز آتشفشان ـ او را یکی از مجلههای کارگری قائمشهر منتشر میکند. شیبانی در کنار تحصیل طراحی و چاپ پارچه، تآتر را در هنرستان هنر پیشگی از اساتیدی چون «علی نصر» تاریخ نمایش، «رفیع حالتی»نقاشی و دکور، «رضا زاده شفق» روان شناسی، «خان ملک ساسانی» ادبیات و«غلامحسین نوشین» فن بیان میآموزد . در آن سالها کارهای شیبانی از نظر نورپردازی صحنه و شکل، نقاشی، دکور، ترکیب رنگها دارای اهمیت بود و با تشویق «استاد حالتی» راهی دانشکده هنرهای زیبا میشود. در سال ۱۳۲۴ در رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته میشود و مجموعه شعر «جرقه» در همان سال به چاپ میرسد .در همین سالها که شعر نو را همه مسخره میکردند، او در نخستین کنگره نویسندگان ایران در سال ۱۳۲۵ پیش از آنکه شعر خود - ایران - را بخواند گفت:« آهنگ آن از آهنگ عروضی اشعار متداول فارسی (غزل) گرفته شده ولی از لحاظ آزمونی با موضوع، سیلابهای آن کم و زیاد شدهاست» . شیبانی در این سالها در کنار تحصیل نقاشی در دفتر دانشکده به کار مشغول میشود و همانجا با «صادق هدایت» آشنا میشود. او در همین دانشکده از آهنگسازان به نام و تحصیلکردهای چون «پرویز محمود» و «روبیک گری گوریان» موسیقی میآموزد. در همین سال شعرهایش را در نشریات پیشرو زمانه به ویژه «نامه مردم» به چاپ میرساند .شیبانی اولین کسی بود که شعر نیمایی را گسترش داد و دراولین کتاب خود (جرقه)با اینکه چیزی از نیما نخوانده بود اشعار کتابش نیمایی بود. هرچند بعدها به واسطه ی«سعید نفیسی»به خانه نیما راه یافت و در آنجا با شاملو نیز آشنا شد و نیما چون سرتیپ شعر نو در جه سرهنگی را به وی اعطا کرد و سالها در مجامع میگفت : شیبانی ولیعهد من است، بدعت و جسارت در فرم و محتوی در شعرهای شیبانی آن قدر هست که نگاه نوطلبانه نیما را به خود فرا میخواند و او را « در عداد گویندگانی میگذارد که باید ادبیات معاصر متوجه آن باشد» . شیبانی شعر بلند «غضب » که دارای بخشهای پیش درآمد –آهسته – تند - آهسته(۲) - پایان است و در ۱۴اردیبهشت ماه سرودهاست را در شماره۲ مجله جام جم همان سال به چاپ میرساند. در تابستان سال ۱۳۲۷«سهراب سپهری» با او آشنا میشود . شیبانی و «سهراب سپهری» و «صادق بریرانی» را در دانشکده به اسم سه تفنگدار میشناختند چون به شاگردهای سیکل اول درس میدادند و با میز و چهارپایههای کج و چوب جارو مجسمههای مدرن میساختند و شعر میخواندند و با ترجمه ی شعر مدرن جهان بچهها را با سرعت جلو میبردند . در پنجم اسفند ماه همان سال نمایشنامه ی موزون کوتاهی را در یک تابلو به نام «رهگذر» مینویسد و همراه با مقاله ی «تاریخچه ی اجمالی تمایلات تجددطلبانه در شعر» در شماره ۳و۴ مجله جام جم به چاپ میرساند. در ۱۳۲۸ به انجمن«خروس جنگی» وارد میشود، در کنار «هوشنگ ایرانی»، «حسن شیروانی»، «غلام حسین غریب» و دیگران به فعالیتهای نوگرایانه ی خود در زمینه شعر و نقاشی ادامه میدهد و دوره اول مجله "خروس جنگی " را تا پنج شماره منتشرمی کنند وهمچنین مقاله ی «شعرنو » و شعر «تعصب»در مجله «جام جم» شماره ۵و۶ به چاپ میرساند و با اتمام دروه لیسانس به ایتالیا میرود و در رشته طراحی صحنه در «دانشکده هنرهای زیبای رُم» در رشته ی «سنوگرافی» مشغول به تحصیل میشود، نمایشگاههای نقاشی در گالری « (کامینو) شهر رُم ایتالیا» و «نمایشگاه بین المللی فراسکاتی ایتالیا» برگزار میکند که آثار او معرف آداب و رسوم محلی ایران است .همچنین در این سفر با بهمن محصص همراه میشود با فروغ فرخزاد آشنا میشود، در رم فیلمهای سینمایی ایتالیایی را به فارسی دوبله میکند و در «بی ینال ونیز» نیز شرکت میکند. شیبانی در دانشکده زیبای رم به وسیله پرفسور مِلی-mieli- آشنایی علمی و عملی با نحوه تعمیر بناهای تاریخی پیدا میکند و به گروههای دانشجویی بازسازی وارد میشود و در تعمیر کلیساهای «سنت کلمانتور»، «سنتاماریاماجوره» شرکت میکند و همچنین در فلورانس و ناپل به کار تعمیر فرسک و موزاییکهای رومی میپردازد و از این راه عمیقاً به طرز کاربرد مواد در نقاشی دوران رنسانس و قبل از آن آگاهی پیدا میکند . شیبانی بعد بازگشت به ایران نمایشگاهی نقاشی را در« سازمان هنری جوانان » برگزار میکند و بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد۱۳۳۲ در کافه مخبرالدله و کافه فیروز، آشنایی مجددی با احمد شاملو و هوشنگ فرهی پیدا میکند، همکاریش با جلال آل احمد و سیمین دانشور در مجله نقش و نگار شروع میکند .در همین سالها نمایشگاه نقاشی در سالن «کنسرواتوار آنکارای ترکیه»، «آکادمی هنرهای زیبای استامبول» برگزار میکند . در ترکیه تعدادی از کارهای مینیاتور مدرن شیبانی را موزهای در استامبول به نام«هیکل رسین موزیسین» خریداری میکند . در در سال ۱۳۳۵ به همراه دوست قدیمی اش «جلیل ضیاءپور» که سر پرستی موزه ی مردم شناسی را به عهده داشت، به منظور تحقیق در مورد نقش و نگار ظروف، قالیها و گلیمهای عشایر و گردآوری فرهنگ عامه ی آنها به جنوب ایران سفر میکنند، این سفر دوسال به طول میانجامد و در بازگشت با برگزاری کنفرانسهایی چند ساعته در سالن فرهنگ و هنر «انجمن ایران و امریکا» همراه با نمایشگاهی از آثار تحقیقی و نمایشگاه نقاشی در«انجمن روابط فرهنگی ایران و ایتالیا» تهران و«هتل هیلتون» تهران، تأسیس اداره کل فرهنگ عامه توسط دولت را سبب میشوند. نقاش جوان در سال ۱۳۳۷ برنده جایزه هنرهای زیبای اولین بی ینال تهران میشود و تصویر دو تابلوی عشاق و زنان جنوب در بولتن اولین بی ینال تهران به چاپ میرسد . مجله ی «نقش ونگار»در شماره۵، بهار۱۳۳۷ در صفحه ی ۲۹ ضمن ارائه ی گزارشی درباره بی ینال تصویر تابلوی «گورستان » شیبانی را به صورت رنگی به چاپ میرساند. جلال آل احمد و سیمین دانشور از گردانندگان مجله در اظهار عقیدهای گفتهاند: « در این تابلو تراش سنگین و غم آور دور نمای زنان و وجوه مشترکی که بین آنان و سنگهای گورستان وجود دارد، نکتهای است که با آشناییِ دقیق با محیط ایران میتوان یافت» در طول این سالها نمایشگاههای متعددی در داخل و خارج کشور از جمله، نمایشگاه نقاشی در« موسسه فرهنگی شرق ایتالیا (Isweo) » و «شرکت نفت » جنوب – آبادان، اهواز، مسجدسلیمان- برگزار میکند.همچنین برای کتاب «مجموعه داستان شقو» نوشته «حمید رضا رهنما» تصویر سازی میکند . سال ۱۳۳۹ تابلوی «گورستان» در «فرهنگ دائرة المعارف هنرهای آسیایی میانه» در شوروی به چاپ میرسد . در همین سال او علاوه بر شعر و نقاشی در طراحی صحنه نیز تجربیاتی داشتهاست که میتوان از طراحی دکور و لباس برای نمایشهای «افعی طلایی» کارگردان «علی نصریان»، «ده و سه دقیقه» کارگردان «جعفر والی»، «خانه اجارهای» کارگردان «علی نصریان»،« در منطقه جنگی » کارگردان «عباس جوانمرد» نام برد .همچنین شیبانی در اسفند ماه در شیراز طراحی دکور برنامه ی رقص و موسیقی ملی ومحلی - که به افتخار ورود «ملکه الیزابت دوم»و «دوک ادینبورگ» بود – را بعهده داشت. شیبانی در ادامه فعالیتهای خود همراه با «سهراب سپهری» – سفری به مشهد میکنند و کارناوال کشاورزی در آن شهر تشکیل میدهند ودر کنار «اسماعیل ناصری»،«صادق چوبک»،«فروغ فرخزاد»،«مهدی اخوان ثالث»جلسههای مخفیانه هنرمندها را در باغها تشکیل میدهند .در سال ۱۳۴۰ شعر «لعنت زده » که در آبانماه ۱۳۳۹ سرودهاست در مجله ی کتاب هفته به چاپ میرسد، این شعر به مانند نمایشنامه، آدمها و حس صحبتشان معلوم شدهاست مانند (مادر، دلسوزانه یا دختر گریان) و در همان سال در نمایشگاه « گروه هنرمندان ایرانی » شرکت کرده و در نمایشگاه نقاشی «دهلی نو» تابلوهای حاصل سفر دوساله اش با «ضیاءپور» را میفروشد.در سال ۱۳۴۱ مقاله معماری وتزئینات اسلامی دوره اش را مینوسد که در دو قسمت در مجله «هنر و مردم »به چاپ میرسد.در سال بعد مقاله تحقیقی «ملیت در هنر»را با نگاهی ویژه به هنرهای ژاپنی و افریقایی مینویسد و در« مجله موسیقی » به چاپ میرساند. او در این چند سال به مطالعه و آموختن موسیقی علمی تحت نظر «مادام خسروی» نیز پرداخت. شیبانی در زمینه موسیقی شعر بدین باور رسیده بود که شکستن وزن عروضی اگر چه تحرک شعر را بیشترمی کند ولی در گسترش یک موضوع به لحاظ موسیقیایی نمیتواند ثمربخش باشد، زیرا این شیوه در صحنههای اپرا قابل نمایش نبوده و با موزیک سمفونیک هماهنگی ندارد، پس کوشید اصول را تغییر دهد و واحد شعر را به جای مصراع، کلمه دانست و معتقد بود که کلمه دارای سه خصوصیت است۱- بار تصویری ۲- بار موزیکی ۳- بار فضایی و با این تغییر واحد وزن میتوان حالتهای مختلف شخصیتها را در اپرا به روی صحنه آورد. شیبانی با این پشتوانه فکری در سال ۱۳۴۳ طرح بالههای « رؤیای چهلستون» ، «اپرای آتوسا» و «اپرای یای زین» را نوشت. درهمان سال نمایشنامه «پل» را مینویسد و مجموعه شعر «آتشکده خاموش» را در تیرماه و شعر بلند«لیوان» را درجنگ «طرفه»کتاب (۲) به چاپ میرساند. ۱۳۴۴ نمایشنامه «یونانیها و ایرانیها» را مینویسد و فعالیتهای خود را با تدریس در دانشکدهها و موسسات هنری و برگزاری نمایشگاه نقاشی، نگارش نمایشنامه و طراحی نور و صدای تخت جمشید ادامه میدهد. در بهار ۱۳۴۵ نمایشنامه «رش- گل آتش» را مینویسد و نمایشنامه «الولوی سرخرمن» نوشته او توسط «علی نصریان»به روی صحنه میرود. چهارم آبان ماه ۱۳۴۶ در افتتاحیه تالار رودکی«اپرای جشن دهگان»به کارگردانی «عنایت رضایی» به روی صحنه میرود، منوچهر شیبانی طرح و نوشتن لیبرتوهای این اپرا را به عهده داشتهاست . در سال ۱۳۴۷ سوم آبان ماه همین سال اپرای «دلاور سهند» به نویسندگی او و سعدی حسنی در تالار رودکی به روی صحنه میرود . در سال ۱۳۴۹ از ۵ تا ۱۵ خرداد نمایشگاه دو سیستم سنتیک نمایشگاهی از آخرین آثار شیبانی تجربهای با نور در گالری نگار تهران به نمایش میگذارد. سال ۱۳۵۰ اپرای « شیطان سفید» را مینویسند. سال بعد به فرانسه میرود و ضمن کار آموزی در زمینه ی برنامههای تلویزیون در پاریس، با شگردهای آوایی، تصویری و حرکتی آشنا میشود.همچنین در «مزون آرتیست (خانه هنرمندان)» پاریس نمایشگاه نقاشی برگزار میکند. در سال ۱۳۵۳ از دانشکده ی سینمایی فرانسه لیسانس میگیرد. او برای کسب مهارت بیشتر در سینما میکوشید. دو سال بعد ازهمان دانشکده فوق لیسانس در یافت میکند وفیلم «عطش مساله ی آب در کویر» را بعنوان پایان نامه ی خود میسازد و در بازگشت به ایران و تدریس در دانشکده هنرهای دراماتیک، سومین مجموعه شعر خود «سرابهای کویری»را به چاپ میرساند و نمایشگاه نقاشی ای در گالری شیخ برپا میکند. در سال ۱۳۵۶ برنده جایزه دوم جشنواره نمایشنامه نویسی «توس» به خاطر نمایشنامه «تراژدی سهراب » میشود و فیلم کوتاه «عیش » را میسازد. در همان سالها پیش تولید نمایش تلویزیونی «نقاشی روی چوب» را شروع میکند. نمایش تلویزیونی«نقاشی روی چوب» نوشته ی «اینگمار برگمن» در سال ۱۳۵۷ ساخته میشود. در سال -های بعد از انقلاب شیبانی برای شبکه دوم سیما برنامههای «سینما تآتر ۶۱ »،«وزرا و مستضعفین»را میسازد .شیبانی در ۱۸ فروردین ۱۳۶۱ نوشتن فیلمنامه ی «طوفان در محراب»را تمام میکند. نمایشنامه ی «کلاس اردوگاه» مربوط به مبارزین فلسطینی در جنگ علیه صهیونیسم را برای تلویزیون-شبکه ی اول صدا و سیما- را در همین سال تنظیم میکند. «فرهنگ بزرگ دایرة المعارفی لاروس فرانسه» چاپ۱۳۶۲ ( ۱۹۸۳)درباره شیبانی نوشته" اولین کسی که سبک امپرسیونیست را به ایران آوردهاست. نقاشی که تاکنون در ایران به صورت ایستا انجام میگرفت و همچنین با مواد شیمیایی کار میشد. کارهای سنتیک شیبانی با نورها و مواد انعکاسی انجام میگرفت که در نتیجه تداوم یک فرم را در زمان معینی با ترکیب صداهای آن میسر میساخت بدین ترتیب صدا و تصویر هماهنگ شد " در سال ۱۳۶۳ طی سفری به پاریس، نمایشگاه نقاشی ای در خانه هنر پاریس برپا میکند و فیلم « سعدی شاعر» را به سفارش یونسکو در همانجا میسازند، همچنین در همین سالها مجموعه شعر«پاریسیها»را آماده میکند که تا کنون در مجموعهای مستقل به چاپ نرسیدهاست .۱۳۶۵ نمایشگاه نقاشی در «ترنتوی کانادا» برپا میکند بعد از بازگشت به ایران نمایشگاههایی در منزل خود و در گالری سیحون سال ۱۳۶۷ برگزار میکند، فیلم نامه «طالع بینی» و داستان رادیویی «پیر شریعت » را مینویسند. سال ۱۳۶۸ مقالهای را به همراه همسرش «پریدخت صبحی » با موضوع «روشهای نوین اجرائی در نمایشهای آئینی و اساطیری امروز» مینویسند. این مقاله دارای چهار بخش است:۱- یونان و رُم۲- هند شمالی، مرکزی و جنوبی۳- ایران جنوب، مرکز ـ شمال، شرق و غرب ۴- تطبیق روشهای اجرائی نمایشهای آیینی و نتیجه گیری فنی از آن.این مقاله در مجله ی نمایش شمارههای ۱۸ و ۱۹ به چاپ رسیده، همچنین نمایشگاه نقاشی را از ۱۵ مهرماه تا ۲ آبان در گالری پافر برگزار میکند.منوچهر شیبانی در روز دوشنبه بیستم آبان ماه ۱۳۷۰ در سن ۶۷ سالگی بر اثر بیماری سرطان جان میسپارند. در سال ۱۳۷۲ کتاب « مقرنسهای خونین» شامل دو فلیمنامه «مقرنسهای خونین » و « انقلاب بردگان » به همت آقای «سیامک افشار» توسط نشر «مجتمع فرهنگ و هنر اسلامی» به چاپ میرسد. نمایشنامه ی «تراژدی سهراب» را نشر «زنده رود» در سال ۱۳۷۳ به چاپ میرساند. در همان سال «گزینه ی اشعار» مجموعهای شامل سه شعر از کتاب «جرقه»، پنج شعراز کتاب «آتشکده ی خاموش»، نُه شعر از«سرابهای کویری» وشش شعر از«پاریسیها» با بررسی و گزینش «علی باباچاهی» توسط نشر مروارید به چاپ میرسد. در شهریور ماه ۱۳۸۳ به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد منوچهر شیبانی در خانه ی تاریخی احسان کاشان به همت کانون اندیشه جوان-سپهری (NGO) موزه و کتابخانه منوچهر شیبانی افتتاح میگردد. این کانون شماره ۱۱و۱۲ فصل نامه فرهنگی هنری ادبی خود «کاج» را ویژه منوچهر شیبانی به چاپ میرساند. فصلنامه« زنده رود»در شماره۲۲ پاییز ۱۳۸۳در بخش اول یادی از منوچهر شیبانی را با سه مطلب«شاعر در چهار دیواری عزلتگاهش» / منوچهر شیبانی،«به یاد منوچهر شیبانی»/احمد شاملو،«نقاش ترکیب و انسجام»/جلیل ضیاءپور را به چاپ میرساند.دو هفته نامه هنرهای تجسمی تندیس در شمارههای ۱۳۲ و ۱۷۵مطالبی را در مورد شیبانی به چاپ میرساند و در یازدهم خرداد نمایشگاهی از آثار او در نگارخانه برگ با همکاری کانون اندیشه جوان سپهری برگزار میکند.
آثار منوچهرشیبانی در حوزههای مختلف هنری.
به طور خلاصه از منوچهر شیبانی سه کتاب شعر به نامهای «جرقه ۱۳۲۲» ، «آتشکدهٔ خاموش ۱۳۲۴» و «سرابهای کویری ۱۳۵۶» منتشر شدهاست. او همچنین نویسنده چندین اُپرا و نمایشنامه بودهاست و ۱۴ فیلم را کارگردانی کردهاست. وی در عمر نسبتاً کوتاهش ۵۲ نمایشگاه نقاشی در داخل و خارج از ایران برپا کرده و در بیینالهای داخلی و خارج برندهٔ جوایزی شدهاست. از جمله این جوایز جایزهٔ هنرهای زیبا در دومین بیینال تهران میباشد. اولین نمودهای هنر کانسپچوال و اینسالیشن در ایران با کارهای او در دههٔ ۴۰ با «نور و صدای تخت جمشید» ظاهر شد.
منوچهر شیبانی در آبان ماه ۱۳۷۰ در سن ۶۷ سالگی پس از تحمل چندین ماه بیماری سخت و لاعلاج سرطان درگذشت. او تا آخرین لحظاتی که میتوانست قلم در دست گیرد، نقاشی کرد و تا آخرین لحظاتی که میتوانست کلامی بر زبان آورد، شعر خواند و از هنر گفت.
نظرات شما عزیزان: